پلهای مقوایی

یادداشتها و اشعار نیما مقدم از مجموعه پلهای مقوایی

پلهای مقوایی

یادداشتها و اشعار نیما مقدم از مجموعه پلهای مقوایی

سفر

حوض فیروزه ی ما رنگ نگاه تو نداشت

هیچ چشمی به دل اینگونه خیالی نگذاشت

 

حوض فیروزه ی ما خاطره ی بازی بود

چشم فیروزه ایت یار هوسبازی بود

 

باز در دفتر ایام میان من و تو

دست تقدیر قلم زد به نشانی که برو

 

و کنون بی غزل و خانه و ان حوض نگاه

میروم گریه کنم پشت خیابان سیاه

 

میروم خاطره ات همسفر این همه راه

به دیاری که نه ره دارم و نی چشم براه

نظرات 4 + ارسال نظر
رنجبر دوشنبه 19 دی 1384 ساعت 15:50

از طرف کلیه برو بچ فشم به شما تبریک میگویم. راستی دکتر هم اینجاست سلام میرسونه با نهایت احترام

رینزو برازالی سه‌شنبه 20 دی 1384 ساعت 08:59

سلام . حالت خوبه من به شما تبریک می گویم . در اولین فرصت به ایران خواهم امد . بای

مهرداد خان به جای این مسخره بازیا یه خورده کار کن
اینقدر حقوق مفت نگیر...
بهت زنگ می زنم

حافظ شنبه 24 دی 1384 ساعت 08:04

سعد یا مرد نکو نام نمیرد هرگز .

مهرداد خان
برو کار میکن مگو چیست کار
که این جنگولک بازیا نیست کار

مهرداد شنبه 24 دی 1384 ساعت 13:14 http://mehrdad-m.blogfa.com

یکسری به وبلاگ ما هم بزن رفیق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد