پلهای مقوایی

یادداشتها و اشعار نیما مقدم از مجموعه پلهای مقوایی

پلهای مقوایی

یادداشتها و اشعار نیما مقدم از مجموعه پلهای مقوایی

خود کشی

 

"مردی که روبروی تو سیگار میکشد،"

با سرفه های خشک،

با یار نیمه راه خود این پای بی رمق؛

خود را ز مسلخ چشمت به دار میکشد

 

در جمع با تو شدن ساز میزند

در کسر بی تو نشستن هوار میکشد

 

آرام می نشیند و بر بوم خاطرات،

آواز رهگذر کوچه را بهانه میکند،

بر روی هر چه پنجره دیوار میکشد

 

آرام می نشیند و چشمش به چشم توست

یک دست زیر چانه و یک دست خسته را،

بر سیمهای پاره گیتار میکشد

 

بر این مدار زمان چرخ خورده است،

با کوله بار پر از نقطه سیاه

خود را به جای منفی بردار میکشد

 

فردا که میروی نگهی پشت سر مکن

کو پشت سر به تمام گذشته اش،

خطّی به معنی انکار میکشد...

 

خود را به زیر اینهمه آوار میکشد

"مردی که روبروی تو سیگار میکشد"

نظرات 4 + ارسال نظر
وبلاگها! سه‌شنبه 9 اسفند 1384 ساعت 23:30 http://weblogs.blogsky.com

دوست عزیز لطفا اندازه فونت ها تون رو کم کنید تا بتونیم بهتر بخونیم.
در ضمن به ما هم سری بزنید. و خودتون رو معرفی کنید

رضا یکشنبه 14 اسفند 1384 ساعت 22:41 http://rsaeedi

چه عجب اپدیت کردی دیگه داشتم نا امید میشدم
داره وزن یادت میره
تو همون بودی که میگفتی: وزن اسب رام من است؟

اگه منظورت این یه دونه سکته بود خودم هم متوجه شدم ولی هیفم اومد عوضش کنم. میشه جوری خوندش که به چشم نیاد...

شب قطبی دوشنبه 15 اسفند 1384 ساعت 15:03 http://shabeghotbi.blogsky.com

اینا همه نوشته های خودتونه؟ اگه آره که پس خوش به حالت.

قابل نداره...حالا مال هرکیه که بخونه

نیلا پنج‌شنبه 20 تیر 1387 ساعت 15:33 http://khodkarokaghaz.blogfa.com

به به ! خیلی خوب بودددددددد .....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد