پونه
یکشنبه 18 دی 1384 01:06
یه شب همین نزدیکیا،دستای من تنها میشن اینو هم این سرما میگه،هم اون دوتا چشما میگن یه شب همین نزدیکیا،تو هم میری،جا می مونم دوباره تنها میشینم،فال میگیرم،شعر میخونم من می مونم با پنجره،با اسمون باکره با پونه های بی رمق ،تو گلدونای خاطره یه روزی از همین روزا،به خاستنت شک میکنی خاطره های خط خطی ذهنتو دَک میکنی لحظه ها...